بر روی هیچ چیز این دنیا اصرار نکن

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسرت» ثبت شده است

 

 

همیشه به کبوترهای حرم‌ها غبطه میخوردم

اما این بار کار از غبطه گذشته

تو این شرایط کرونایی دیگه محالی شده ورای تصور

شاید بگید از راه دور هم میشه سلام و عرض ارادت داشت و حرف زد و درد و دل کرد

که درسته قطعا

ولی یه وقت هایی اینقدر بی تابی و دلتنگ که دلت میخواد خودت رو تو بغل کسی که داری باهاش حرف میزنی بندازی

حرم رفتن هم حکم همون در آغوش رفتن رو داره

حرم همون مامن و پناهیه که بی منت و بی شرط و بی ترس خودت رو می‌سپری بهش

 

 

۱۷ دی ۹۹ ، ۱۸:۲۸
قرمز ...

یه آغوش خسته یه حس لطیف

از این خواب تاریک با من نماند

♫   ♫   ♫   ♫♫   ♫   ♫   ♫

نشد شبی که سحر نکردم مگر که آتش در جان گیرد

نفس کشیدم که تیر آهم تو را به حسرت نشانه سازد

💗💗💗💗💗💗💗💗

 

آدم ها وقتی چیز باارزشی میاد تو زندگی شون حواسشون نیست ، قدر نمیدونن

همینکه از دستش میدن متوجه میشن چه چیز باارزشی تو مشت شون بود و حسرت میخورن

بعضی ها هم هیچ وقت نمیفهمن !

 

۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۲:۱۳
قرمز ...