بر روی هیچ چیز این دنیا اصرار نکن

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مامن» ثبت شده است

یه چیزی که تو رابطه با آدم‌ها مهمه و به صمیمیت بیشتر کمک می‌کنه بده بستون تو درد و دل کردنه

یعنی اگه من با توی رفیق دوست همکار همسر شریک یا هرکسی که نزدیکیم به هم، حرف‌هامو می‌زنم 

، از مشکلاتم می‌گم و مطمینم که امینی، انتظار دارم تو هم چنین حس امن بودنی رو به من منتقل کنی

اگه از دردهات از آرزوهات از نگرانی‌هات بهم نگی، احساس ناکافی بودن و ناامن بودنِ من رو به من منتقل می‌کنی

احساس اینکه من شنونده‌ی خوبی نیستم

و این در من باعث عقب‌نشینی می‌شه

و اگه واقعا دلیل این صحبت نکردن، عدم اعتمادت به طرفت هست نشون می‌ده که انتخاب اون آدم به عنوان یکی از آدم‌های مهم زندگیت اشتباه بوده و هم خودت رو و هم اون آدم رو داری زجر می‌دی

من اگه بفهمم فردی از دایره نزدیکانم حالا با هر جایگاهی، مَگوهای زیادی داره که نمیخواد با من مطرحش کنه ولی از من توقع داره باهاش راحت باشم و از همه چیز براش بگم، من بسته به میزان پیله بستن اون فرد پیله می‌بندم دور خودم

 

 

 

۲۴ اسفند ۰۰ ، ۰۲:۰۸
قرمز ...

 

 

همیشه به کبوترهای حرم‌ها غبطه میخوردم

اما این بار کار از غبطه گذشته

تو این شرایط کرونایی دیگه محالی شده ورای تصور

شاید بگید از راه دور هم میشه سلام و عرض ارادت داشت و حرف زد و درد و دل کرد

که درسته قطعا

ولی یه وقت هایی اینقدر بی تابی و دلتنگ که دلت میخواد خودت رو تو بغل کسی که داری باهاش حرف میزنی بندازی

حرم رفتن هم حکم همون در آغوش رفتن رو داره

حرم همون مامن و پناهیه که بی منت و بی شرط و بی ترس خودت رو می‌سپری بهش

 

 

۱۷ دی ۹۹ ، ۱۸:۲۸
قرمز ...