مرز بین تسلیم و عقل
جایی به این مطلب برخوردم که نوشته بود:
انسان در دنیا به ده درصد خواستههای خود میرسد. کمتر کسی پیدا میشود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را اینگونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواریها و بدیهای همسر و همسایه و… کمتر ناراحت میشود؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انتظار نخواهد داشت.
در روایتی از امام صادق علیهالسلام آمده است: «مؤمن و بلا همچون کفه ترازو هستند، هرچه بر ایمانش افزوده شود، بر بلا و مصیبتش افزوده میشود» و نیز فرمود: «اهل حق همیشه در سختی هستند، ولی مدت آن کوتاه، و سرانجام آن آسایش و راحتی همیشگی در جهان جاوید است».
همچنین در روایتی، اسماعیلبنعمار به حضرت امام صادق علیهالسلام شکایت میکند. حضرت میفرماید: «ای عبدالله، مؤمن همواره در معرض یکی از این سه امر گرفتار است و گاهی هر سه با هم: یا همسرش به او آزار میرساند، یا همسایه،٢ یا عابر… اگر مؤمن به سر کوهی پناه ببرد، خدا شیطانصفتی را بهسوی او میفرستد تا او را آزار دهد. و ایمان مؤمن مونس اوست و او را حفظ میکند… و کسی که ایمان ندارد صبر ندارد…»
درسته که سختی کشیدن یه بخشی از زندگی انسانه و باید صبور باشه اما اینکه بگیم خدا کاری میکنه تا آدمی آزار ببینه من قبول ندارم شاید واژه امتحان بهتر باشه
اما اینکه کسی که ایمان نداره صبر نداره خیلی کلی هست، نمیشه اینو به همه چیز ارتباط داد اگه اینجوری باشه آدمهای که ایمان دارن باید تابع هر ظلمی که بهشون میشه باشن بعدش بگن ما صبوریم!
پس عقل برای چیه، تلاش و همت برای رهایی از یک وضغیت نامطلوب چی میشه؟!